صبح اندیشه شماره 364 /چهاردهم اسفند 1400

ساخت وبلاگ

یک دهه فعالیت مطبوعاتی صبح اندیشه گرامی باد

مطالبی که در شماره 364 صبح اندیشه 14 اسفند ماه 1400 آمده است:

هفته‏نامه صبح اندیشه و یک دهه فعالیت مستقل فرهنگی

متن کامل مقالات و یادداشتها را در آدرس زیر مشاهده بفرمایید.

http://sobhe-andishe.blogfa.com/

http://sobhesedeh.blogfa.com

http://sobhe.andishe.blogfa.com/

***

انتشار متن-گفتاری از دکتر مهدی نوریان در ده‏سالگی صبح اندیشه؛

جایگاه نظامی در ادبیات عرفانی ایران

دکتر مهدی نوریان

استاد دانشگاه اصفهان

اشاره:

   مطلب زیر متن یک سخنرانی است که سال‏های گذشته در آمریکا ارائه شده و اکنون به‏مناسبت ده سالگی نشریه صبح اندیشه و پاسداست روز حکیم نظامی گنجوی که بیست و یکم اسفندماه است برای نخستین بار در نشریه صبح اندیشه منتشر می‏شود. هفته‏نامه صبح اندیشه به صورت ویژه از لطف دکتر نوریان سپاسگزاری می‏نماید.

 هرگاه از شعر و ادب عرفانی ایران سخنی به میان آید، بی‌درنگ نام‌های حکیم سنایی غزنوی به عنوان آغازگر، شیخ فریدالدین عطار نیشابوری به عنوان گسترش‌دهنده و مولانا جلال‌الدین محمد بلخی به‌عنوان به اوج رسانندة این‌گونه از ادبیات در ذهن نقش می‌بندد و سپس غزل‌های شورانگیز عراقی، بخشی از آثار منظوم و منثور سعدی و شماری از غزل‌های جاودانی حافظ به یاد می‌آید؛ و در پی آن قسمتی از قصاید خاقانی و جمال و کمال اصفهانی و معاصران آنان و به همین ترتیب نام بسیاری از مؤلفان و کتاب‌های نظم و نثر به ذهن متبادر می‌شود.

***

برای یک دهه فعالیت مطبوعاتی؛

ما به چراغ و آب و آینه پیوستیم...

منیر سلطان­پور

مدیر مسئول

اشتیاق و هیجان ده سال پیش را هرگز فراموش نمی‌کنم. با دوستان و اهالی مطبوعات برای ستون‌های ثابت و متغیر مشورت می‌کردیم. بازار جلسات تلفنی و حضوری داغ بود. همگی پر از شور بودیم؛ حق هم داشتیم. بعد از هشت سال  توانسته بودیم مجوز نشریه بگیریم. برای ما آرزویی دیرینه بود. یادم می‌آید یکی از همان روزهای آغازین،-که هنوز شماره‌ای از نشریه منتشر نشده بود- دوستی از سر لطف و خیرخواهی تماس گرفت و گفت قرار ملاقاتی با یکی از رفقای رسانه‌ای‌اش گذاشته و بناست به اتفاق به دیدن ما بیایند. سپاسگزاری و شادمانی خود را...

***

برای ده‏سالگی یک نشریه فرهنگی؛

فضای مجازی و جای خالی اهل قلم

دکتر مرتضی رشیدی

  1. نقش رسانه‌ها در گسترش شعر و ادبیات و فرهنگ امری انکارناشدنی است. امروزه هم لااقل به دو دلیل مهم، توجه به رسانه‌های مجازی ضروری به نظر می‌رسد. اول به جهت گسترش این رسانه‌ها و تعدد و تنوع و قدرت فضای مجازی؛ و دوم به جهت مجازی‌شدن آموزش. در ایام فراگیری کرونا توجه جامعه به فضای مجازی بسیار بیشتر از گذشته است و همین امر می‌تواند برای کسانی که شعر می‌گویند یا داستان می‌نویسند یا در زمینۀ شعر و ادبیات پژوهشی می‌کنند،...

***

برای یک دهه فعالیت صبح اندیشه؛

به ادامه دادن ادامه بده

دکتر سعید خاقانی

"به ادامه دادن ادامه بده". جمله‌ای نغز درون یک فیلم طناز از زبان رئیسی که می‌خواست زیردستی را که موی دماغ است از سر باز کند و جیب خود را پر کند. او را به کاری تشویق می‌کند که فکر می کرد بیهوده است و ضرری نمی‌زند. تازه این قبای خوبی، روپوشی هم بر اعمال زشت خواهد گذاشت. اما این بینوا از سر خوبی و بی خبری آنقدر به ادامه دادن ادامه داد که دست رئیس را رو کرد و بازی را تغییر داد. نه اینکه او هم امیدی به تغییر داشت، انگار نیرویی اخلاقی این بی چاره را به ادامه دادن کار درست وا می‌داشت. خدا جایی که انتظارش را نداری آرزویت را برآورده می‌کند و حقیقت در انتهای تاریکی می‌دمد. شاید! می‌گویم شاید چون هیچ تضمینی نیست. حتی واقعیت چیز دیگری را نشان می‌دهد، اما سوژه‌هایی سمج راهی را می‌روند چون باید رفت. ندایی به ما می‌گوید ...

***

برای یک دهه فعالیت نشریه صبح اندیشه؛

در ستایش مطبوعات

مسعود شیربچه

هم سن و سالهای من قطعاً یادشان می‌آید که چند دهه پیش سر چهارراه‌های شلوغ و اصلی شهر روزنامه‌فروش‌ها می‌ایستادند و با هر چراغ قرمز چندتایی روزنامه‌های پرفروش را به ماشین‌های متوقف شده پشت چراغ می‌فروختند. امروز جای آنها را شیشه پاک‌کن‌ها و گلفروش‌ها و گدایان گرفتند. در آن زمان روزنامه یکی از اقلام سبد خانوار خیلی‌ها بود. به جز اینها روزنامه‌فروش‌های دوره‌گرد هم بودند که در خورجین دوچرخه،.....

***

در ده‏سالگی نشریه صبح اندیشه؛

تکلیف ما روشن است

بابک مصطفوی

تکلیف ما روشن است؛ ما می‌نویسیم؛ از غرب و شرق؛ از بالا و پایین؛ از هرآنچه که ما را احاطه کرده است؛ از خودمان؛ از درون خودمان؛ از خیالاتمان؛ از آرزوهایمان؛ شادیها؛ غم‌ها؛ هرآنچه که آزارمان می‌دهد؛ هرآنچه که خرسندمان می‌دارد؛ از اندوه ژرف در پس یأس‌هامان؛ از آن‌چه که چراغ امید برمی‌افروزد در دل‌ها، هرچند کوچک حتی. ما می‌نویسیم. ما نوشته‌ایم. راه دیگری نداشته‌ایم؛ چاره‌ی دیگری نداریم؛ در این عصر بیچارگی؛ حتی اگر نخوانند و نشنوند.

اما برای چه؟ چه فایده دارد؟ مگر نه این است که پایان کار جهان نیستی است؟ پدربزرگم که مثل کوه بود یک روز گفت آخ و یک هفته بعد مرد....

***

  یک صبحِ پاییزی و صبحِ اندیشه

برای یک عزیزِ ده ساله

عقیل قیومی

 مدتی پس از آغاز انتشار نشریۀ «صبح اندیشه» با آن همراه می­شوم. یک «صبحِ» توأم با لذت و دانایی که از لحظۀ دقیق طلوعش بی­خبر بوده­ام اما

وقتی یکی از صبح­هایِ پاییزی روزگارم، به ناگاه، گره می­خورَد به این «صبح» که «اندیشه»­اش نامیده­اند و در معرض پرتو درخشان حضورش قرار می­گیرم و همان­جا مقابل آن دکّۀ فروش تنقلات و مطبوعات در مدخلِ شهر می­ایستم و از آقا مهران رفیع، صاحبِ پذیرا و مهربان دکّه، اجازه می‌گیرم تا تنِ کاغذی­اش را لمس کنم و نگاهی خریدارانه به سر تا پایش بیندازم، خوش می­نشینَد در نگاهم و هم­قبیله می­یابَمَش و با هم به خانه...

***

برای ده سال فعالیت بی‏وقفه صبح اندیشه؛

در این شب سیاهم...

فریدون فراهانی

پژوهشگر دکترای طراحی شهری

این روزها «نوشتن» دچار آفتهای فراوانی است. از یکسو فضای مجازی به آن زخمهای بسیار می­زند و از سوی دیگر مدیریت فرهنگی سرزمین ما قلم را چنان که باید قدر نمیشناسد و کتاب و مطبوعات را با بیمهری در این شرایط دشوار اقتصادی  به انزوا و انفعال میکشاند. بر این دو باید یک سیاست جهانی فراگیر را نیز افزود که من آن را «استبداد علمی» مینامم و حتما در مجموعه نوشتارهایی به آن خواهم پرداخت. این آفت بینالمللی که با شعارها و اهداف پرطمطراقی چون رشد علمی و سازمان دادن به دانش بشری توجیه میشود و خود را داعیهدار حرکت علمی انسان میداند، ارزشگذاری بر مقالات علمی-پژوهشی و ISI و مانند آنهاست که اندیشه را تنها در قالبی محدود و مشخص...

***

برای یک دهه فعالیت صبح اندیشه؛

یادداشتی به یادگار

فروغ هاوش

چاپ نشریه‌‌ای غیر وابسته در شهرمان موجب دلگرمی اهالی شعر و هنر شده بود، ما نیز  چهارشنبه‌ها وقتی به خانه برمی‌گشتیم اول سراغ بستة پستی می‌رفتیم‌ که رویش نوشته شده بود خانومِ هاوش، (هفته‌نامة صبح سده).

 مطالب آشنا، خواندنی و دلنشین بود نویسندگان هم دوست و اقوام و همسایه و استادانِ همشهری که در محافل رسمی و غیررسمی از وجودشان و صحبت‌های دلگرم کننده‌شان بهره می‌بردیم و همین باعث می‌شد برای ما توفیری پیدا کند بین روزنامه همشهری ناآشنا تا صبح سدة همشهری آشنا....

***

برای یک‏دهه فعالیت صبح اندیشه؛

رخـدادی در ازل

رسول معرک‌نژاد

در این سال­ها آن­قدر مرگ احاطه­مان کرده که فرصت فکر کردن و مرور کردن برای­مان نمانده است حافظه­ام را لایه­ای از بی­زمانی گرفته است و همه ...

***

برای ده سال فعالیت صبح اندیشه؛

تعـامل و ارتبـاط

معظم وطن‌خواه

هر جامعه برای پیشرفت و تکامل خویش مستلزم تعامل و ارتباط با دیگران است. ترجمه به مثابة پل ایده‏ها، دانش، فرهنگ و عقاید را به...

***

به‏مناسبت ده‏سالگی هفته‏نامه صبح اندیشه؛

صبح اندیشه بر محور اندیشه

حبیب‌اله افتخاری

دهمین سالگرد انتشار نشریه وزین صبح اندیشه را تبریک عرض نموده، به همین بهانه مطالبی را تقدیم می‌کنم.

حضرت مولانا در دفتر دوم مثنوی معنوی به زیبایی به حقیقت انسان اشاره می‌کند.

ای برادر تو همان اندیشه‌ای

مابقی خود استخوان و ریشه‌ای

...

***

برای ده‏سالگی صبح اندیشه؛

پرهیز از نگاه تک سویه

حمیدرضا وطنخواه

مطبوعات در هر سطحی که باشند وقتی نگاهی تک سویه نداشته باشند این امید را به نویسنده و هنرمند می‌دهند که اثرش را برای چاپ به دست آنها بسپارد و بنده هم به همین دلیل همکاری‌هایی با صبح اندیشه داشته‌ام که از آن خرسندم و تمام آرزویم این است که همچنان با همین کیفیت ادامه داشته باشد با امید سربلندی و بهروزی برای مسئولان آن...

***

برای ده سال فعالیت نشریه صبح اندیشه؛

والله که شهر بی تو مرا حبس می‌شود....

شهرام صانعی

هرجا سخن از آزادی و شکستن قفس و گشایش بن‌بستی شنیده می‌شود جای پای مطبوعات آزاد به‌خوبی پیدا و هویداست

این واقعیت را در تمام انقلاب‌ها و حرکت‌های اصلاحی قرن‌های اخیر می‌توان دید.

اگرچه در دوران ما با رونق یافتن شبکه‌های اجتماعی و فضای مجازی مطبوعات تا حدی از مد افتاده‌اند و مزایای آن فضا معایب رسانه‌های مکتوب را آشکار کرده اما تشنگان فرهنگ و انسان‌های ژرف بین و دقیق هنوز هم سکه مطبوعات را به هیچ درم و دیناری نمی‌دهند و شهد آن را با هیچ شیرینی دیگری معاوضه نمی‌کنند....

***

یک دهه پاسداشت زبان فارسی؛

فنا ناپذیری«کلمه»

هیچ اثر ادبی و هنری خلاقی حتی با از بین رفتن بعد مادیش نابود نمی شود

سیدمحمدجواد هاشمی

اگر نوشتن را به معنی یک اثر هنری درنظر بگیریم به قول اگزیستانسیالیست­ها آن اثر هنری به محض آفرینش چیزی دسترس ناپذیر است که امکان ندارد افعال ما در آن اثر و دگرگونی آن تاثیری داشته باشد.

اثر هنری به محض آفرینش از جهان مادی مستقل می‏شود و انسان نمی‏تواند آن را نابود کند. از دیدگاه سارتر اثر هنری از آن جهت که در جهان واقعی وجود ندارد دسترسی ناپذیر و دگرگونی ناپذیر است. مفهوم یا شخصیت آفریده شده در یک کتاب به مفهوم کتاب نیست ومثلا شخصیت «خالد» در رمان همسایه‏ها به هیچوجه با از بین بردن تمام کتابهای منتشر شده «همسایه‏ها» از بین نمی‏رود و نابود نمی‏شود. بنابراین آفرینش خلاقانه هنر به موازات جهان مادی به زیست خود ادامه می‏دهد و حتی ماندگارتر از نسل‏های انسانی است و در ذهن نسلها منتقل می‏شود. به سخن دیگر«کلمه»مهمترین معجزه‏ای است که بشر- حتی بشر ناباور به اعجاز- به جاودانگی آن باور دارد. این اعجاز از نخستین روزهای موجودیت انسان تا کنون با او همراه بوده؛ چه در آن هنگام که داشتن سواد به عده‏ای اندک اختصاص داشته و شاید یک درصد جمعیت اندک جهان قادر به خلق کلمه و خواندن و نوشتن بودند و چه در زمان حال که هرکسی می تواند بخواند و بنویسد و از انبوه جمعیت جهان درصد بالایی قادر به آفرینش کلمه است. در حقیقت اگر بپذیریم که تخیل خداوند و خلاقیت او بعد مادی می‏یابد خلاقیت و تخیل انسان بعد معنوی دارد و این پارادوکس تخیل انسان و خدا به ایجاد جهانی موازی انجامیده است....

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

هفته نامه صبح سده...
ما را در سایت هفته نامه صبح سده دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 4sobhesedeh4 بازدید : 152 تاريخ : شنبه 24 ارديبهشت 1401 ساعت: 8:16