مردم می پرسند چرا آبادانی خمینی شهر متوقف شده است؟ پاسخ مسئولان چیست؟
از نفس افتاده
قرار بود شهر پایتخت کتاب شود نه پایتخت بازیافت و ضایعات!
شهریاری کی سرآمد، شهریاران را چه شد
آیا آبادانی، توسعه و مدرنسازی خمینیشهر متوقف شده است؟ پاسخ این پرسش را باید از لابلای پچپچ مردم و حرفهای خودمانی که در نشستهای دوستانه میزنند دریافت کرد. از این گفتگوهای دوستانه و گاه خانوادگی چنین برمیآید که موتور تحول شهر، خاموش شده است و گویی دیگر کسی کاری به کار بهینهسازی شهر ندارد. نه از آن طرحهای بزرگ تحولآفرین خبری است و نه از طرحهای کوچک دلگرم کننده؛ مثلا مردم می گویند پیش از این و در دوران این شهردار سابقه نداشته است که پروژهای مثل عصارخانه ماهها بلاتکلیف رها شود و در وسط شهر مثل خاری دیدگان مردم را
بیازارد. آیا شهردار و عوامل شهرداری از تلاش عمرانی و آبادانی
خسته شدهاند؟ آیا موانع بزرگی سر راه کار و تلاش آنان قرار گرفته و کلنگ آبادانی به زمین سخت خورده است؟ آیا در طول ایجاد تحول در شهر، مردم از مدیران شهری حمایت نکردهاند؟ آیا منابع مالی توسعه و آبادانی به مشکل برخورده است؟ و بسیاری سوالهای دیگر که میتواند مطرح شود. اما آنچه که مسلم است توقف توسعه، آبادانی و عمران شهری است که تقریبا هم طرفداران مدیران شهری و هم مخالفان آنان با یکدیگر متفقالقولند.
در میان پرسشهایی که بهعنوان دلایل توقف آبادانی شهر مطرح می شود، عدم حمایت مردم از طرحهای آبادانی شهر جایی ندارد و مردم نشان دادهاند که از توسعه و آبادانی و پیشرفت با جان و دل حمایت میکنند. اما درباره سایر پرسشها جواب قاطعی نمیتوان داد، ممکن است منابع مالی برای آبادانی در دسترس نباشد. ممکن است مخالفان پیشرفت و توسعه شهر موانع بزرگی برای طرح و برنامههای شهری ایجاد کرده
باشند و مدیران را نیز از تلاش و کار دلسرد نموده باشند. ممکن است مدیران و برنامهریزان شهری خسته شده باشند یا به نتایج یا منافعی که مورد نظرشان بود نرسیده باشند و دلسرد شده باشند. یا اختلافات مدیران به این توقف دامن زده باشد.
دلیل این توقف آبادانی هر چه که باشد دود آن به چشم اهالی شهر میرود و بار دیگر مردم را با رکود و سکون و روزمرگی مواجه خواهد کرد. شهری که در آن هر چند ماه پروژههای بزرگ – حتی در حد استانی و ملی- اجرا میشد به وضعیتی دچار آمده است که چشم انتظار کوچکترین تحول در شهر است.
نه تنها در بخش عمرانی و آبادانی این توقف مرگبار راه نفسها را بسته بلکه در بخش فرهنگی نیز هیچ نسیمی نمی وزد. تصور میشد گروهی که در حاشیهی کار فرهنگی بود و گروه دیگری از مجریان و فعالان فرهنگی را متهم به کمکاری یا سهل کاری یا نابجا کاری فرهنگی می کرد وقتی لوازم و امکانات و جایگاههای فرهنگی را به دست گرفت جنب و جوش بزرگی در میان مردم و جوانان ایجاد کند که متاسفانه همان نسیمهای اندک هم متوقف شد و مردم به حال خود رها شدند.
یکی از بزرگترین سالنهای شهر- سالن سینما فرهنگ- بلا استفاده افتاده و در حال متروک شدن است حال آن که میتوانست چون گذشته مرکز ثقل فرهنگی شهر باشد و بسیاری امکانات دیگر که متاسفانه بلااستفاده ماندهاند.
مردم چنان گرفتار مشکلات اقتصادی هستند که مجالی برای فرهنگ برای آنان نمیماند و در این لحظات است که بخشهای عمومی فرهنگی باید جای آن خلأهای خانوادگی را پر کنند و مانع به هدر رفتن استعدادهای جوان و سردرآوردن آنان از پاتوقها و مراکز اعتیاد و...شوند. اینکه چه کسانی مسئول این امرند؛ فرماندار یا نماینده شهر، یا سازمان فرهنگی تفریحی و امور بینالملل شهرداری یا اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی یا مراکز دیگری که به بهانه فعالیت فرهنگی بودجه جذب می کنند... اینها همه و همه مسئول سلامت زیست فرهنگی مردم و اعتلای فرهنگ و هنر و ادب هستند و هیچ بهانهای برای کار نکردن پذیرفته نیست.
فرهنگ تعطیلبردار نیست و جای خالی کمکاری فرهنگی را رقیبان یا حتی براندیشان پر میکنند و منتظر تصمیم و برنامه فلان مدیر و رئیس نمیمانند. چه بسیار کسانی که میتوانستند از کوه بالا بروند و قلهها را فتح کنند اگر در مسیر درست قرار می گرفتند حال آن که بر اثر فقدان کار فرهنگی از دیوارها بالا میروند و منازل مردم را تصرف میکنند.
چه بسیار جوانانی که اگر با کتاب و ادبیات و هنر آشنا میشدند دلها را مجذوب خود میکردند، حال آن که در پی بیبرنامگیهای برخی مدیران و مسئولان در میان عمدهفروشان و خردهفروشان مواد مخدر زندگیشان دود میشود.
در شهر، کوچکترین آموزشهای شهروندی و فرهنگی از سوی مدیران فرهنگی مشاهده نمیشود. حتی نمیتوان دلخوش بود به اینکه فلان مرکز فرهنگی و بینالمللی! شهر برنامه درازمدتی برای آموزش مداوم شهروندان در خصوص مثلا ترافیک و رانندگی و رعایت حق عابر پیاده و عدم تردد ماشین سنگین در شهر و...داشته باشد. اما تا دلتان بخواهد اخبار حوادث بد به گوش میرسد حتی اگر در گوشهایتان را بگیرید...فلان جا فلان ماشین به تیر برق برخورد کرد و جان باخت. در فلان خیابان فلان موتور تصادف کرد و...این حداقلهای نیاز شهروندان به آموزش پیوسته است که حتی مقدمه کار فرهنگی هم حساب نمیشود.
سالها پیش نوشتیم که مایه مباهات این شهر است که در شش جهت آن دانشگاه قرار دارد و از هر سو که به خمینیشهر وارد شوی یک دانشگاه چشم را مینوازد. قرار بود ورودیهای شهر بیشترین جذابیت فرهنگی را داشته باشند اما متاسفانه در سالهای اخیر ورودیها و تمام خیابانهای شهر مرکز زباله و بازیافت شده است. از هر طرف که وارد شهر شوید چندین مرکز بازیافت و زباله به بدترین شکل ممکن به چشم میخورد که حتی نام دانشگاهها را هم تحتالشعاع قرار داده است.
آنکه بر صندلی مسئولیتی تکیه میزند میداند که بر جایگاه خطیری تکیه داده است. مخصوصا آن کسی که مسئولیت فرهنگی میپذیرد میداند مسئولیت بسیار دشوار است اما باید بجنگد و هرگز از پای ننشیند یا در آن جایگاه قرار نگیرد. فرهنگ یک بازسازی درونی است که به پمپاژ پیوسته خون تازه نیاز دارد. به اراده قوی برای تداوم کار نیاز دارد و یک امر مستمر و بیتوقف است.
روزگار نه چندان دوری، حجم بزرگ اخبار فرهنگی شهر بر پیشانی اغلب مطبوعات و رسانهها قرار گرفته بود و چنان هویتی به مردم میبخشید که هر جا نام خمینیشهر به میان میآمد نشان از مردمی میداد که بیمارستان عظیم خیریهساز ساعی را بنا کردهاند، چندین و چند مرکز میراث فرهنگی را به داشتههای فرهنگی کشور افزودهاند، محیط مفرح و شادابی مثل چشمه لادر و بام سبز را بنا نهادهاند و چندین و چند نویسنده و کتاب و نشریه به جامعه هبه نمودهاند.
آن قدر اتفاقات روزانه اتفاقات خوب و خوشایند و پررونقی بود که فرصتی برای کنکاش در پیشینه تاریخی و بیرون کشیدن نقاط طلایی تاریخ شهر پیش نمیآمد یا کمتر پیش میآمد. اما این سکوت و سکون بار دیگر توجه محققان را به تاریخ و سرافرازیهای تاریخی کشانده تا شاید موضوعی که باعث فخر مردم شود را بیابند و زمینه هویتسازی را تقویت کنند.
چه شد که آن همه تحرک فرهنگی و آبادانی به رکود و سکون رسید و دیگر خبری از آن همه شور و حال فرهنگی و آبادانی شهر نیست؟
شایسته است که مسئولان شهر اعم از فرهنگی و عمرانی و توسعهای به میان مردم بیایند و به این پرسشهای آنان پاسخ دهند، همان گونه که در روزهای شکوفایی پیوسته با مردم سخن میگفتند.
هفته نامه صبح سده...
ما را در سایت هفته نامه صبح سده دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : 4sobhesedeh4 بازدید : 39 تاريخ : دوشنبه 13 شهريور 1402 ساعت: 3:37